![]() |
![]() |
|
| خورشيد و از ما گرفتن،شكر شب ستاره پيداست . . . . . از نگاه ما جرقه صد تا فانوس يه روياست |
![]()
" بغض ترانه " بين بودن يا نبودن توي قلبي آشنا مثه جاري شدنم تو وسعت فاصله ها ثانيه هاي زندگي دوباره شكل يك سراب وجودمو پر مي كنه از يك سوال بي جواب از بودن كنار تو يا رفتن و جدا شدن به آرزوي عشق تو، توغصه ها رها شدن دوباره ترديد دو راه توي مسير انتظار يكي پر از اميد يار، يكي خزون بي بهار اگه يه روزي من و تو همسفر فردا بشيم خيال تنها بودنو تو ذهن شب جا ميذاريم اگه يه روزي بين ما جدايي فرياد بزنه بغض گلوي هردومون با اين ترانه ميشكنه |
|
+ نوشته شده در
چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۹ساعت 14:58 توسط مصطفی |
|
|
صفحه نخست پست الکترونیک آرشیو وبلاگ عناوین مطالب وبلاگ |
| درباره وبلاگ |
باز با دست خيال و آرزو مي نويسم " انتهاي انتظار "
شايد اين بار زمستان ِدلم، بگذرد؛ زنده شود روح بهار |
| پیوندهای روزانه |
|
سايه هاي سپيد قاصدك لحظه هاي تنهايي سكوت شب قاصدك گذر از خود سي سي وي اس آرشیو پیوندهای روزانه |
| نوشته های پیشین |
|
شهریور ۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ اسفند ۱۳۸۸ آبان ۱۳۸۸ مهر ۱۳۸۸ شهریور ۱۳۸۸ خرداد ۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ فروردین ۱۳۸۸ |
|
RSS
|